شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو
شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شعر کوتاه،تک بیت، مهرداد تکلو

شاه بیت های ناب

رحیم رسولی

کدخدا فرموده یا از دهکده خارج شویم

یا که برگردیم با سگ‌های خان صحبت کنیم


دستِ خونی کی شود همرنگ دستِ جوهری؟

کارد را خارج کنید از استخوان صحبت کنیم


دور او را ای مسلمانان! کمی خلوت کنید

تا که ما هم با خدای مهربان صحبت کنیم


رحیم رسولی 

کنعان محمدی

رژ به لب مالیدن او آخرِ بیهودگی است
فکر کن دیوانه‌ای شکّر به خرما می‌زند!

کنعان محمدی

حسین منزوی


هوا چرا همه بوی فراق می‌دهد امروز

تو تا همیشه گر از من سر جدا شدنت نیست


چه غم! نداشته باشم تو را که در نظر من

سعادتی به جهان مثل دوست داشتنت نیست


حسین منزوی

سیمین بهبهانی

گفتم که به پای تو گذارم سر تسلیم

گفتی که نخواهیم کسی را که سری هست


سیمین بهبهانی

سید تقی سیدی

آه! جز آینه‌ای کهنه مرا همدم نیست
پیش چشمانِ خودت اشک بریزی کم نیست

یک خودآزاری زیباست که من تنهایم
لذتی هست در این زخم، که در مرهم نیست

اشتیاقی به گشوده شدن این گره نیست
ور نه تنهایی من که گره‌اش محکم نیست

لذتی نیست اگر درد نباشد قبلش
لذتی بیشتر از شور پس از ماتم نیست

بی‌سبب درد که هم‌قافیه با مَرد نشد
آدمِ بی غم و بی‌درد، دگر آدم نیست

تو مبین ساکت و آرام نشستم کنجی
حرف ناگفته زیاد است ولی مَحرم نیست!


سید تقی سیدی

سجاد سامانی

ای که مهرت نرسیده است به من، باور کن

هیچ کس قدر من از قهر تو رنجیده نشد


 عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند

سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد


 سجاد سامانی

محمد علی بهمنی

نمی‌دانم چرا؟ اما تو را هرجا که می‌بینم

کسی انگار می‌خواهد ز من، تا با تو بنشینم


تن یخ کرده، آتش را که می‌بیند چه می‌خواهد؟

همانی را که می‌خواهم، تو را وقتی که می‌بینم 


تو تنها می‌توانی آخرین درمان من باشی

و بی شک دیگران بیهوده می‌جویند تسکینم


تو آن شعری که من جایی نمی‌خوانم، که می‌ترسم 

به جانت چشم زخم آید چو می‌گویند تحسینم


زبانم لال! اگر روزی نباشی، من چه خواهم کرد؟

چه خواهد رفت آیا بر من و دنیای رنگینم؟


نباشی تو اگر، ناباوران عشق می‌بینند

که این من، این منِ آرام، در مردن به جز اینم


محمد علی بهمنی

فاضل نظری


دلشوره وصال و پریشانی فراق 

از این غمت نبود، از آن هم غمت مباد


فاضل نظری

حسین منزوی


اگر هنوز من آوازِ آخرین توام

بخوان مرا و مخوان جز مرا که می‌میرم


حسین منزوی